سر آغار...
بسم رب دلتنگی...
گویی باید زمانی می گذشت تا دلم به نوشتن بیاید و بتوانم حرف بزنم....
اینجا دیگر می توانم هر حرفی را بی پروا بزنم....
زیرا که کسی مرا نمیشناسد...
می توانم دل نوشته های امیخته با درد و عشقم را بی پروا فریاد کنم.....
خدایا شکرت....
گم کرده ام نامم را ...
پیدایم کن مولا...
سلام..
نمیدانم ..شاید لازم بود..که حتی..
از عشق هم خط خوردیم..
خط کشید روی اسم ونفسم آنکه میدانست نفسم بند اوست..