کربلای من ، پله های حرم

با من از عشق بگو

کربلای من ، پله های حرم

با من از عشق بگو

این خانه ازین پس فقط برای تو روشن خواهد شد ...

۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۳ ثبت شده است

 هو المحبوب ...

و عشق راهی پر فراز و نشیب و سخت است که جز واله و مجنون توانایی ره یافت به این راه و پیمودن ان را کسی ندارد ...

و فراق دارویی برای وصال های خوش تر و رشد !

اگر بخواهم نطقی به دوری های پی در پی فکر کنم ..می بینم که جز با دلی وسیع مرا توانایی تحمل آن نیست..

....

روضه ی دل :

وقتی که منت می شود ما... وقتی که دیگر تنها تو نیستی و یک نفر دیگر هم کنارت هست دیگر باید مراقب حال و هوایت بیشتر باشی ...دیگر باید ...

وآن موقع است که وسعت درد مادر در جانت ریشه میکند ..وقتی که تمام کست ..همسرت بخورد زمین..

ببرندش...

آن وقت است ک می فهمی روضه های مدینه را ...

و تمام دلت مرثیه خوان می شود ....

سخت است ها ...

اینکه بخواهی بزرگ شوی و بدانی تنها راه بزرگ شدن در این دنیای مادی چیزی جز همان روضه های مجسم نیست..

می دانم نمیفهمد کسی این رازواره هایم را که تنها کسی می فهمد که پا در ورطه ی جنون گذاشته باشد و بی دل شده باشد و مرد راه ...

نه اینکه من مرد راهم...نه ..من جنونی دارم که مرا در گرده شان گاهی میبرد ...من عشقی دارم که عالم را توان فهمیدن آن نیست ...

نه..  من نه ...ما ...

کنون دیگر منی نیست که تماما اوست در من.. و من تمام نگاهم ب اوییست که برای پروازم برگزیدمش.....

کوچه های مدینه حالا دیگر معنایی دیگر دارد برایم...

آه ..

آهاای بی غیرت ها

انتقام مادر را می گیرم ... تا یادتان بماند که مادر حرمت دارد ..یادتان بماند حتی تکان خوردن در حریم نگاه مادر هم باید به احتیاط باشد ...چه برسه به...

آه..

علمدار جنون
۱۰ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸ نظر